» سبک زندگی » خودمراقبتی » کاش زمانی که به دیابت مبتلا شدم، این موارد را می دانستم
کاش زمانی که به دیابت مبتلا شدم، این موارد را می دانستم
خودمراقبتی - آخرین اخبار دیابت - سبک زندگی

کاش زمانی که به دیابت مبتلا شدم، این موارد را می دانستم

1402-10-11 50

اگر فرد دیگری را که با دیابت زندگی می کند نشناسید، امکان دارد مثبت شدن تشخیص دیابت برای شما سخت باشد. ممکن است احساس کنید که زندگی شما در یک لحظه تغییر کرده است و احتمالاً سؤالاتی را که در این باره باید بپرسید را هم نمیدانید یا گزینه های موجود را نمی شناسید.

به گزارش دیاپرس، بسیاری از مردم به جای اینکه از دیگران حمایت کنند، دیابت خود را از دیگران پنهان می کنند اما یکی از بیماران داستان تشخیص داده شدن به دیابت نوع 1 خود را با بقیه به اشتراک گذاشت است:

این سخت ترین کاری است که در زندگی ام انجام داده ام. تصور کنید که یک دونده سرعت هستید و به الآن برای مسابقه خود به پیست رسیده اید. به محض ورود به رختکن استادیوم، صدای تماشاگران در مسابقه خود را می شنوید و گلوله شروع مسابقه شلیک می شود اما شما تازه لباس‌هایتان را عوض می کنید، کفش‌هایتان را بدون بستن بند آن می پوشید و به سمت بلوک‌های ابتدایی می‌دوید تا به رقبایتان را که قبلاً از شما جلو زده اند برسید. این همان چیزی است که با تشخیص دیابت من در چند سال اول احساس می کردم.

 

تشخیصم را مثل دیروز به یاد دارم. بعد از حدود یک ماه که احساس بیماری داشتم، سرانجام همسرم مرا متقاعد کرد که به اورژانس بروم. به پرستار گفتم که احساس خستگی، حالت تهوع، تشنگی و ادرار زیاد دارم. او علائم حیاتی، قد و وزن من را بررسی کرد که در کمال تعجب، در عرض دو هفته تقریباً 14 کیلوگرم وزن کم کرده بودم. شگفت زده شدم! من رژیم غذایی یا ورزش خارج از حد معمول نداشتم. پرستار دیگری نمونه خون گرفت و سوالات بیشتری از من پرسید. بعد از چند دقیقه دکتر آمد و به من گفت سطح قند خون (گلوکز خون) من 623 است و دیابت نوع 1 دارم. مات و مبهوت بودم!

به من گفته شد که بدنم به انسولین نیاز دارد و در ICU بستری می شوم تا سطح قند خونم را پایین بیاورم و به محدوده عادی بازگردانم. هر ساعت یک پرستار می آمد و قند خونم را چک می کرد و انسولین من را تنظیم می کرد. نه می توانستم استراحت کنم و نه بخوابم. عصبی، ترسیده و عصبانی بودم. یادم می‌آید که فکر می‌کردم: «چرا من؟ من نمی فهمم چرا این اتفاق برای من می افتد؟»

بعد از سه روز بستری شدن در آی سی یو، به یک اتاق معمولی منتقل شدم. یک متخصص تغذیه به من دستور داد که چه بخورم. یک پرستار توضیح داد که چگونه قند خونم را چک کنم و با استفاده از ویال و سوزن به خودم انسولین تزریق کنم. به من گفته شد که تا آخر عمر این کار را انجام خواهم داد. نمی توانستم وقوع این اتفاق را بپذیرم. با خودم فکر کردم، این قرار نیست دائمی باشد! به یاد می‌آورم که به کیفیت زندگی خود فکر می‌کردم – تا کی می‌توانم به این کار ادامه دهم؟ من و همسرم شب های زیادی داشتیم که بی اختیار گریه می کردیم. ما واقعاً با این واقعیت جدید مبارزه کردیم.

بیش از دو سال به مبارزه ادامه دادم تا اینکه بالاخره در مدیریت دیابتم احساس آرامش کردم. من و همسرم به محل جدید نقل مکان کرده بودیم، جایی که یک شغل جدید با بیمه جدید و یک دکتر جدید داشتم. دکتر در اولین قرار ملاقاتم از من پرسید که آیا ترجیح می دهم از قلم انسولین استفاده کنم یا از پمپ انسولین. وقتی اصطلاح پمپ انسولین را شنیدم، فوراً به بدترین چیز فکر کردم – یک چیز بزرگ و اذیت کننده که قرار هست همیشه به من بچسبد، مانع فعالیتم شود و شبیه یک احمق به نظر برسم. من حتی بدون درخواست اطلاعات بیشتر در مورد پمپ، خودکار را انتخاب کردم.

یک سال و نیم دیگر گذشت تا اینکه همسرم اطلاعاتی در مورد پمپ در اتاق انتظار دید. او متوجه شد که چقدر کوچک است و چگونه این پمپ کربوهیدرات ها را حساب می کند و انسولین را برای کمک به مدیریت آسان تر قند خون وارد می کند. او مرا تشویق کرد که برای مشاوره وقت بگذارم. من چهار سال با دیابت زندگی کردم تا اینکه برای اولین بار یک پمپ را دیدم و نحوه عملکرد آن را یاد گرفتم. تمام حدس و گمان ها و تزریق سوزن حذف شد. من توانستم به زندگی با دیابت خود اطمینان داشته باشم. فناوری زندگی روزمره من با دیابت را آسان‌تر و پایدارتر کرد.

ای کاش وقتی برای اولین بار تشخیص داده شد چه می دانستم؟

پیشرفت‌های تکنولوژیکی زیادی در درمان دیابت وجود دارد و به افراد مبتلا به دیابت کمک می‌کند زندگی بهتری داشته باشند. اطلاعات مربوط به پمپ های انسولین، قلم های “متصل” یا “هوشمند” و سایر فناوری های جدید را به محض در دسترس قرار گرفتن، دریافت کنید.

نظر دوم را از سایر متخصصان پزشکی دریافت کنید، کمی تحقیق کنید و سؤال بپرسید. تشخیص دیابت حکم مرگ نیست. اگر اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت نکردید، به سؤال کردن ادامه دهید.

یاد بگیرید که کربوهیدرات ها را حساب کنید و قند خون خود را بررسی کنید. شما می توانید بیشتر چیزهایی را که همیشه خورده اید بخورید، اما ایجاد تغییرات سالم در رژیم غذایی، تحرک بیشتر و کاهش وزن به شما کمک می کند.

یک گروه پشتیبانی پیدا کنید یا با افراد در مورد تشخیص خود صحبت کنید. زندگی با دیابت یک سفر و یک تنظیم سبک زندگی است. شما می توانید این کار را انجام دهید، به خصوص با ابزارها و اطلاعات مناسب.

به این نوشته امتیاز بدهید!

Avatar

هادی نوروزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

10 + 14 =

  • ×